Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز سیستان و بلوچستان، در هشتمین روز از ماه ذی‌الحجه، حضرت ابراهیم فرشته‌ای را بر روی سرش یافت که به او می‌گفت: «ای ابراهیم! پرودگار تو می‌فرماید که اسماعیل خود را برای من قربانی کن. حضرت ابراهیم بسیار هراسان شد و در شب عید قربان نیز باز همین خواب را دید. با دیدن مجدد خواب برای اجرای دستور خدا به یقین رسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در صبح عید قربان از هاجر خداحافظی و با اسماعیل روانه منا شد.

اسماعیل نیز در پی شنیدن سخن پدر گفت: «ای پدر بزرگوار من! اگر هزار جان داشتم، همه را به فرمان الهی قربان می‌کردم و تسلیم امر الهی می‌شدم.» زمانی که ابراهیم در مسیر منا به جمره اول رسید، شیطان بر او وارد شد و سعی در اغفال او کرد.

ابراهیم (ع) هفت سنگ به او پرتاب و در جمره دوم و سوم نیز هفت سنگ مجدداً نثار شیطان کرد. 

رمی جمرات از آن موقع جز مناسک و اعمال حج شده است.

بعد از تسلیمی ابراهیم و اسماعیل (ع)، پدر پیشانی اسماعیل را بر روی زمین گذاشت و تیغ را بر گلوی او نهاد. تیغ را کشید اما رگ و گوشت اسماعیل بریده نشد تا اینکه ندا از حق تعالی رسید، ابراهیم عملت مورد قبول درگاه ما واقع شده است.

آن گاه قوچی برای ذبح به سوی آنها روانه شد. این داستان آموزنده مبنای شکل گیری فلسفه عید قربان شد.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: عید قربان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۹۵۲۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت سازنده مستند «مشتی اسماعیل» از شالیکاری

مهدی زمانپور کیاسری نویسنده، تهیه کننده و کارگردان، مستند سینمایی «مشتی اسماعیل» گفت: سال ۸۷ ایده‌ای به ذهنم رسید که مستندی درباره کاشت، داشت و برداشت محصول شالی بسازم؛ چرا که کاشت، داشت و برداشت محصول پر از حرکت، انرژی و زندگی بود. در مسیر شالیکاری زندگی جریان داشت؛ زندگی که برایم پر از خاطرات بود.

وی ادامه داد: همیشه فکر می‌کردم اگر در فیلمم مستقیم به کاشت، داشت  و برداشت محصول بپردازم شاید نتوانم آنگونه که شایسته است آن را به تصویر بکشم و شاید از حالت هنری خارج شود؛ لذا از آنجاییکه بیشترین خاطراتم در دوران کودکی شکل گرفته بود، با خود گفتم که باید از نگاه کودک بصورت غیر مستقیم به کاشت، داشت و برداشت محصول بپردازم. تا اینکه مشتی اسماعیل جلوی چشمانم آمد.

وی عنوان کرد: البته این ایده با کمک دوست عزیزم کوروش خواجوندی به ذهنم خطور کرد. در نهایت تصمیم گرفتم زندگی مشتی اسماعیل را به تصویر بکشم. زندگی پیرمرد کشاورز نابینای اهل دل. در سال ۸۹ یکسال تمام، کار، تلاش و زندگی این پیرمرد دوست داشتنی را ثبت و ضبط کردم. بهار سال ۹۰ هم تدوین و صداگذاری انجام شد و کار به اتمام رسید.

زمانپور توضیح داد: سپس فیلم به جشنواره‌های مختلف داخلی و خارجی ارسال شد که خوشبختانه در بیش از ٥٠ جشنواره فیلم انتخاب شد در بیش از ٣٠ جشنواره مهم دنیا جایزه گرفت؛ و جالب است بدانید تا کنون نزدیک به ٤٠٠ بار از تلویزیون (در شبکه‌های مختلف) پخش شد.

این کارگردان درباره معنویت مشتی اسماعیل توضیح داد: مشتی اسماعیل سراسر معنویت بود. وی حداقل ۶ ماه در سال را روزه می‌گرفت. وی مداح اهل بیت بود و عاشق امام حسین (ع). مشتی اسماعیل سراسر زندگیش امید بود. حال درونش خوب بود. من هم تلاش کردم این حال خوب را در فیلم جاری کنم و به همه دنیا نشان دهم؛ و البته همه معنویاتش را هم بصورت غیر مستقیم بیان کردم.

وی افزود: رفتن مشتی اسماعیل داغی در دل من گذاشت چرا که ما هر هفته با هم در طی این ١٤ سال در تماس بودیم و همیشه جویای حال هم بودیم. برنامه ریزی کرده بودم که در هفته اول خرداد او را به سفر کربلا ببرم؛ چون مش اسماعیل عاشق کربلا و اباعبدالله بود. البته ما قبلا با هم کربلا رفته بودیم، اما دوست داشتم امسال هم این سفر را تجربه کنم که سعادت نصیب من نشد و این حسرت بر دل من باقی ماند. مشتی اسماعیل خیلی خوش صحبت بود و همچنین طناز با هم خیلی شوخی می‌کردیم. 

زمانپور خاطرنشان کرد: این اواخر دائم می‌گفت «دیگر یواش یواش باید از این دنیا بروم» من به او می‌گفتم که سوال کردم گفتند مشتی اسماعیل تا ٩٦ سال زنده می‌ماند؛ مشتی هم با خنده می‌گفت؛ البته بی نفس؛ و آخرین بار هم که یک هفته قبل از فوتش زنگ زد، گفت که دیگر باید بروم و رفت. مشتی اسماعیل رفت، اما معنویت و امیدش همچنان زنده است و تا سال‌های سال مردم دنیا از آن بهره‌مند خواهند شد.

 

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون

دیگر خبرها

  • پایان غمگین قصه امین اسماعیل‌نژاد در ایتالیا
  • اصلاح نژاد ۱۵ هزار راس دام سبک در استان همدان
  • ستاره ایرانی یک قدم تا پایان خوش در بهترین لیگ دنیا
  • شهید شیرودی خلبان تیزپرواز آسمان ایران
  • علی‌اکبر قربان شیرودی را می‌شناسید؟
  • روایت سازنده مستند «مشتی اسماعیل» از شالیکاری
  • چرا رونالدو زیادی مهربان شده است؟!
  • آمریکا به معنای واقعی شیطان بزرگ است
  • بشنوید// راه‌های نفوذ شیطان به خودتان را ببندید
  • دیدار با والدین شهید قربان پیری در نقده